مدح و مرثیۀ امام جعفر صادق علیهالسلام
شاعر : امیر حسین حجتی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن
قالب شعر : چهارپاره
ای صبح صادق در نگاه تو عیان میآیـد از انـفـاس تـو عـطـر خدا
آقــا فـــدای نــام زیـبـایـت شـــوم شـیـخ الائـمّــه صــادق آل عــبــا
بنـیـان گـذار حـوزههـای عـلـمـیه ای پهـلـوان عـرصـۀ تـرویج دین
شیعـه به لطف قال صادقهای تو دارد به دل حُـبّ امـیـرالـمـؤمنین
درمدح علم تو زبانها قاصر است طفـل دبـسـتان تو طـوفـان میکند
فـنِّ بلاغـت دارد و لحـن فـصـیح در مـکـتبت تـفـسیر تبـیان میکند
و اللهِ بـا آبِ طـلا بــایـد نــوشــت کــوهِ احـادیـث و روایــات تـو را
آموختی بر شیعیان شور و شعور بـا خـوانـدنِ مـرثـیـههـای کـربـلا
منصور احساس خطر کرد آن زمان بـا دیــدن مـــردان دانــشـگـاه تـو
باید که میانـداخت با تدبـیر خود سنگ بزرگی در مسیـر و راه تو
آخـر هجـوم آورد سـوی خـانهات آقــا بـه قــصــد و نـیّـتِ آزار تـو
کـاشـانۀ تو از جـفـا آتـش گـرفت چشم فلک آن لحظه شد خونبار تو
وقـتی میانِ شـعـلهها میسـوخـتی گویی احادیث از جـفا میسوختند
لعـنت بر آن نـامـردمان دوزخـی آنها که بر جـنّت شرر افـروخـتند
تا اینکه مـانـد جـاودان آئـین حـق باید که میشد آتشِ کـین حاصلت
ورنه تو از نسل خـلـیل الـلـهی و گـلـزار مـیگـردد تـنـور مـنـزلت
|